اغلب مردم معناي واقعي
کلمه ي "اعتماد به نفس"
را به خوبي درک نمي کنند ...
به همين دليل ان نوع از اعتماد به نفس وخود
باوري را که مطلوب ومورد نظرشان است
در زند گي تجربه نمي کنند چون فکر مي کنند
اعتماد به نفس يعني اين که ايمان واعتماد
به موفقيتها يي که در کارها به دست مي اورند.
در صورتي که اعتماد به نفس واقعي وحقيقي
ان است که قبل از اين که در کاري موفق
شويم نوعي اعتماد به توانايي خود براي
" اعتماد به نفس " زير سايه ان است .
عنوان فردي توانا با کفايت دوست
به تعبير ديگر اعتماد به نفس يعني ان
احساس و شناختي که از توانايي ها
و محد وديت هاي بيروني ودروني خود داريد .
بنا براين وقتي که اعتماد به نفس وخود باوري
خود را بر اساس آن که و آن چه به راستي
هستيد و نه بر اساس موفقيت ها و
دست يا بي ها يا شکست ها وناکامي هاي
خود بنا مي کنيد چيزي را در خود خلق
مي نماييد که هيچ کس وهيچ چيز ياراي
گرفتنش را از شما نخواهد داشت .
مي توان گفت که اعتماد به نفس واقعي
همواره در درون خود شما توليد مي شود
نه از بيرون . اعتماد به نفس واقعي
زاييده ي تعهد شما به خودتان است .
اين تعهد که هر ان چه لازم باشد
انجام خواهيد داد تا به خواسته ها
نسبت به روح خودتان به عنوان يک انسان .
بدانيد ومطمئن باشيد با اين که مي ترسيد
اما بي گمان دست يه عمل خواهيد زد .
* اعتماد به نفس احساسي ، عاطفي
به منظوران که اقتدار شخصي لازم را
که استحقاقش راداريد تجربه کنيد ،
به هر سه نوع اعتماد به نفس نياز داريد.
- اعتماد به نفس رفتاري ، به معناي قابليت
وتوانايي در عمل کردن وانجام دادن کارهاست .
از کارهاي ساده گرفته تا کارهاي سخت
همانند جامه عمل پوشاندن به روياهايتان .
اين همان نوع از اعتماد به نفس است
-- اعتماد به نفس احساسي وعاطفي به
معناي توانايي در تسلط وبه کنترل در آوردن
دنياي احساس وعواطف شماست .اين که بدانيد
چه احساساتي داريد ، معناي ان ها را بفهميد
وبتوانيد انتخابهاي احساسي درست بکنيد
وازخود در مقابل درد و رنج روحي ولطمه ها
وصد مه هاي عاطفي محافظت کنيد وبدانيد
که مهم ترين انها مي باشد ، اعتماد
به نفس روحي ومعنوي است . اين نوع
از اعتماد به نفس همانا اعتماد وايمان شما
به جهان هستي وکل آفرينش وموجودات است .
اين ايمان روحي که زندگي ، هدف ونهايتي
اين جا هستيد وزندگي 70 - 80 - 90 ساله تان
برروي اين کره خاکي هدف ومقصودي را دنبال مي کند .
اعتماد به نفس آن است که باور داشته
باشيد مي توانيد وتوانايي ان را داريد
که تمام توانتان رابه کار بگيريد
و شرايط واوضاع زندگي را آن گونه
که مطلوب ودلخواه شماست تغيير دهيد
چگونه اعتماد به نفس را در خود تقويت کنيم ؟
اصل اول - گذشته را بپذيريد وا ينده را دگرگون کنيد
شما بايد بدانيد که گذشته را نمي توان تغييرداداما
آينده هنوز آفريده نشده است . آينده چيزي نيست
جز انديشه هاي شما وکوشش براي افريدن انها .
منظور ما اين است که در بند گذ شته نباشيد
نه اينکه از تجربيات ، خطاها وشکستهاي گذشته
درس نگيريد .پس بايد عاقلانه به گذشته
نگاه کرد و اند يشه و وقت خود را صرف چيزي
کنيم که توان آفريدن ودگرگون ساختن آن را داريم .
اصل دوم - درباره اهدافتان با خود گفتگو کنيد .
اهداف را به صورت جملا تي مشخص در اوريد
وبه خود بگوييد ان هم به صورت جملات مثبت .
اهداف بايد واقعي ومعقول باشند نه بلند پروازانه
که دسترسي به انها ممکن نباشد ونه
پيش پا افتاده که ارزش کوشيدن را نداشته باشند .
اهداف معقولي براي هرساعت ، روز ،
موفقيت در اهداف کوتاه شما را براي
دست يافتن به اهداف بلند مدت تشويق
مي کند و انگيزه تلاش را در شما بيدار مي سازد .
همواره اهداف را ياداور شويد تا بخشي
نتايجي را که مي خواهيد مجسم کنيد .
تصوير روشني را از آنچه مي خواهيد
به دست اوريد ، داشته باشيد اين کار
باعث مي شود تا انرژي خودرا بران هدف
متمرکز کنيد . اين برخورد تصويري باهمه
آرمان ها و اهداف براي شما مفيد است
زمينه هاي -دست يابي به انها را فراهم سازيد .
اگر مي خواهيد از شر خصلتي رها شويد
خودر ا در حالتي تصور کنيد که از آن خصلت
همين تصوير وتکرار آن و انجام دادن
تمرينهاي اصلاحي به شما کمک مي کند
تا از آن خصلت نا خوشايند رها شويد .
اين کار خيال پردازي ، بي خاصيت نيست
بلکه واقعيت روانشناختي پذيرفته شده اي
است که به بسياري کسا ن ياري رسانده است .
اصل پنجم - دربرخي زمينه ها متخصص شويد .
آگاهي عمومي لازمه زندگي فردي واجتماعي است
اما کافي نيست . براي پيشرفت در زندگي فردي
وحرفه اي شما بايد در زمينه هايي متخصص
ومنحصر به فرد باشيد . همين نکته که
شما چيزي مي دانيد وديگران نمي دانند
بايد اموزش مداوم را به عنوان يک اصل